سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پشت دیوار همین کوچــه به دارم بزنید

من که رفتم بنشینید و ... هوارم بزنید

باد هم آگهـــی مرگ مرا خواهد برد

بنویسید که: "بد بودم" و جارم بزنید

من از آیین شما سیر شدم ... سیر شدم

پنجـــه در هر چه کـه من واهمه دارم بزنید

دست هایم چقدر بود و به دریا نرسید؟!

خبـــر مرگ مرا طعنــــه به یــــارم بزنید

آی! آنها! که به بی برگی من می خندید!

مرد باشید و ... بیایید ... و ... کنارم بزنید

دلم شکست






تاریخ : سه شنبه 93/12/26 | 1:11 عصر | نویسنده : نیلوفررضایی | نظرات ()
.: Weblog Themes By K 2 C O D :.