کاش میشد بچگی را زنده کرد
کودکی شد، کودکانه گریه کرد
شعر قهرقهر تا قیامت را سرود
آن قیامت که دمی بیشتر نبود
فاصله با کودکی هامان چه کرد؟
کاش میشد بچگانه خنده کرد
تاریخ : سه شنبه 93/5/28 | 11:41 صبح | نویسنده : نیلوفررضایی | نظرات ()
روزگارا:
تو اگر سخت به من میگیری،
با خبر باش که پژمردن من آسان نیست،
گرچه دلگیرتر از دیروزم،
گر چه فردای غم انگیز مرا میخواند،
لیک باور دارم دلخوشیها کم نیست
زندگی باید کرد ... !!!
تاریخ : سه شنبه 93/5/28 | 11:36 صبح | نویسنده : نیلوفررضایی | نظرات ()
دلم بچگی میخواهد!
جلوی کدام مغازه باید پا بکوبم تا برایم آرامش بخرند ؟ !!!
تاریخ : سه شنبه 93/5/28 | 11:36 صبح | نویسنده : نیلوفررضایی | نظرات ()
مواظب باش
مواظب حرف هایت ، طعنه هایت ، رفتارهایت
بترس از روزی که لمس دست هایم فقط از روی سنگ قبرم ممکن باشد ...!!
تاریخ : دوشنبه 93/5/20 | 1:24 عصر | نویسنده : نیلوفررضایی | نظرات ()
ساده هستم
ساده می بینم
ساده می پندارم زندگی را
نمیدانستم جرم می دانند سادگی را
سادگی جرم است و من مجرم ترین مجرم شهرم
ساده می مانم…
ساده میمیرم…
اما…
ترک نمی گویم پاکی این سادگی را …....
تاریخ : دوشنبه 93/5/20 | 1:21 عصر | نویسنده : نیلوفررضایی | نظرات ()